آخرین به‌روزرسانی:

تلو تلو خوردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله

فعل لازم
فونتیک فارسی / telo telo khordan /

to stagger, to totter, to lurch, to totter, to reel, to swag, to bumble, to falter, to wobble, to dodder

در اثر نداشتن تعادل به چپ و راست متمایل شدن، پیلی پیلی خوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

مرد مست در خیابان تلو‌تلو می‌خورد

the drunken man was staggering in the street

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت تلو تلو خوردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تلو تلو خوردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تلو تلو خوردن

لغات نزدیک تلو تلو خوردن

پیشنهاد بهبود معانی